چنانكه مىدانيم در عصر حاضر اكثريت روى زمين ديندارند و به خدائى كه جهان را آفريده معتقدند و آن را پرستش مىكنند.
بشر ديروزى نيز حال بشر امروزى را داشته؛ و تا جائيكه تاريخ نشان مىدهد اكثريت افراد بشر ديندار بوده و خدائى براى جهان آفرينش اثبات مىكردهاند. اگرچه در ميان جامعههاى خداشناس و متدين اختلاف نظر نيز وجود داشته است و هر قومى مبدء آفرينش را با اوصاف مخصوصى توصيف نمودهاند وليكن در اصل مطلب، اتفاق كلمه داشتهاند حتى در باستانىترين آثار كه از بشر اولى كشف شده نشانههائى از وجود دين و خداشناسى يافت مىشود و علايمى در دست است كه آنان بماوراء طبيعت اعتقاد و ايمان داشتهاند. و حتى در قارههاى تازه مانند آمريكا و استراليا و جزاير دوردست قاره قديم كه در قرنهاى اخير كشف شده اهالى بومى خداشناس بوده و بااختلاف سليقهها مبدئى براى جهان آفرينش اثبات مىكردهاند با اينكه تاريخ ارتباط آنان با دنياى قديم هرگز بدست نيامده است.
تأمل در اين مطلب كه اعتقاد به خدا هميشه در ميان بشر بوده روشن مىكند كه خداشناسى فطرى انسان است و بشر با فطرت خدادادى خود خدائى براى آفرينش جهان اثبات مىكند. قرآن كريم باين خاصيت فطرى انسان اشاره كرده مىفرمايد:
و لئن سألتهم من خلقهم ليقولن الله. اگر از آنان بپرسى چه كسى آنان را آفريده است؟ البته خواهند گفت: خدا9. و نيز مىفرمايد: و لئن سألتهم من خلق السموات و الارض ليقولن الله. و اگر از آنها بپرسى آفريدگار آسمانها و زمين كيست؟ البته خواهند گفت: خدا10.
ادامه مطلب